
مارينا تسوتايوا
1982- 1941 ¡ روسي
دورهاي پرتلاطم از تاريخ، شامل حكومت تزاري تا توتاليتاريسم شوروي پسزمينهي زندگي نابسامان اين نويسنده را تشكيل داد. او آرامش را در شعر جستجو كرد و به سبكي كاملاً شخصي و غنايي دست يافت.
مارينا تسوتایوا سال ۱۸۹۲ در مسکو در خانوادهای روشنفکر به دنیا آمد. مادرش، ماریا نوازندهی ناامید پیانو بود که همسر دوم یک استاد تاریخ هنر شد و به این ترتیب تنشی دائمی بین مارینا و خواهر و برادر ناتنیاش شکل گرفت. خانواده همیشه در حال حرکت بودند و به دور اروپا سفر میکردند. مارینا در ایتالیا، سوئیس و آلمان تحصیل کرد.
سال ۱۹۰۸ در دانشگاه سوربن پاریس تاریخ ادبی خواند و در ۱۹۱۰ اولین مجموعه شعرش را به نام «آلبوم شب» منتشر کرد. او پس از نقل مکان به کریمه به حلقهی نویسندگان مستقر در تفرجگاه کوکتِبِل، در حاشیهی دریای سیاه پیوست. در آنجا با سرگئی یفرون، شاعر و عضو آکادمی افسران آشنا شد و در ۱۹۱۲ با او ازدواج کرد. آنها دو دختر به نامهای ایرینا و آلیا داشتند. اگرچه مارینا از این ازدواج شاد بود، اما این مانع از رابطهی او با اوسیپ ماندلشتام و سوفیا پارنوک نشد، آن هم در دورهای که سرگئی در جنگ به سر میبرد و از خانواده دور بود.
از مسکو تا پاریس
تسوتایوا و دخترانش در ۱۹۱۷ به امید پیوستن به سرگئی به مسکو رفتند، اما در عوض خود را فقیر و تنها در شهری دیدند که از قحطی رنج میبرد. مارینا تصمیم گرفت دخترانش را برای مراقبت بیشتر در یک یتیمخانهی دولتی بگذارد. ایرینا در ۱۹۲۰ از گرسنگی درگذشت و یک سال بعد مارینا و آلیا برای پیوستن به سرگئی که اکنون در برلین بود، راهی آلمان شدند. خانواده در نهایت سال ۱۹۲۵ در پاریس مستقر شدند، اما زندگی چندان آسان نبود. آنها هنوز در فقر به سر میبردند و با تولد پسرشان گئورگی در همان سال اوضاع بدتر هم شد. سرگئی بدون اطلاع مارینا شروع به کار برای پلیس مخفی شوروی کرد و در ۱۹۳۷ توسط پلیس فرانسه متهم به قتل یک فراری روس شد. او به اتحاد جماهیر شوروی گریخت و به آلیا پیوست که اوایل همان سال به آنجا نقل مکان کرده بود. هنگامی که مارینا در ۱۹۳۹ به اتحاد جماهیر شوروی بازگشت، یافتن یک شغل ثابت غیر ممکن بود چه رسد به یک ناشر. مدتی بعد، سرگئی و آلیا هر دو به اتهام جاسوسی دستگیر شدند. آلیا به اردوگاه کار فرستاده شد و سرگئی اعدام شد. با حملهی آلمان به اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۴۱ مارینا به شهر کوچک یلابوگا رفت، آواره و بدون هیچ وسیلهای برای امرار معاش حلقآویز کرد.
میراث ادبی
تسوتایوا بیشتر برای اشعار غناییاش شهرت دارد که در آنها اوضاع و احوال، عشقهای نافرجام و افکار و درونیاتش را با صمیمیت و اشتیاق شرح میدهد. او یکبار نوشت: «من به شعرهایی که به آرامی به پیش میروند اعتقادی ندارم، معتقدم که شعر باید از قلب شما جاري شود.» او در كارهايش موجي آتشين از موضوعات متناقض، از جنسيت زنانه و كودككشي تا تجربيات زنان در «سالهاي وحشتناك» روسيه را ارائه ميكند.
دیدگاه خود را بنویسید